سخی ظفری
دوشنبه, ۲۷ ژانویه ۲۰۲۵، ۰۵:۲۶ ب.ظ
گیرم زمانه با تو مرا هم عجین کند
با این خطوط نحس چه کاری جبین کند؟
شلاق بر تلالوء خورشید میزنند
با تو چه بندگان خداوند و دین کند؟
شاید که توته توته شوی آن دقیقه که
یک مومن آرزوی بهشت برین کند
مسلخ به زندههاست و معلوم نیست که
با مردههای خویش چه این سرزمین کند
این خون قطره قطره همین در توانش است
یک کوچه را گرفته پر از نقطهچین کند
این مرد تکه تکه و این زخم خونچکان
چیزی نمانده تا به نبودن یقین کند
بر زخمهای من لب خود را بمان دمی
شاید که بوسه خون مرا آبگین کند
#سخی_ظفری
شعر معاصر افغانستان