خاطر دیوانگی های تو صحرا کوچک است
آسمان روزی بزرگی داشت، حالا کوچک است
آنچه مجنون میکشد لیلا نمیداند هنوز
خوی لیلا خوی طفلان است، لیلا کوچک است!
رفته ای، اما خیالی نیست زیرا بازهم
من تو را یک روز خواهم دید! دنیا کوچک است
بخشش تو حالم از این رو به آن رو میکند
در دل تو هیچ عیبی نیست تنها کوچک است!
باز خود را پیش تو بسیار کم حس میکنم
هر قدر ماهی کلان باشد به دریا کوچک است
زندگی را چون لباسی هدیه دارم از پدر
یا کلانی میکند در جان من یا کوچک است
بهرام هیمه
شعر معاصر افغانستان