۰۶
ژانویه
چه چیزی می تواند یادآوری کند که مرگ
هنوز از عمودیت درخت آویزان است
از تو پرسیده شد
و پاسخ هنوز از کلمه بیرون نرفته است
بیرون را نگاه کن
و پنجره را که فراموشی
شیوع یافته
راهی را که به تخت خواب به خواب می رود
عمود به کدام سمت خواهد رفت
اکنون که روی نبض زمین ایستاده ای
شرق
پر است از دریاچه های که گلوله می آورند
با جسدهایی که به دنبالش...
غرب
انعکاس بال زدن جغد هاست
که ویرانه ها رهای شان نمی کند
انگشت بگذار و ماشه را
بچکان
تا آخرین قطره
که بالا بیاید ته پیاله تا لب
گلو کلمه ی دیگر است
که پاسخی از آن بیرون نمی آید
رضا ثمین
شعر معاصر افغانستان