کانون ادبی رازینه

شعر معاصر افغانستان

کانون ادبی رازینه

شعر معاصر افغانستان

کانون ادبی رازینه
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عزیز پاییز» ثبت شده است

۲۰
ژانویه

دست تو نبود 

خرد کردن زنده گی ام 

 عبور انگشتت از حلقه‌‌ی

که حلق آویزم می‌‌کند

 

ازدواج !

ازدواج !

ازداوج...

 دست تو نبود 

و نمی دانستی 

آخرین گلوله در مغزم

 از دهن‌‌ات ‌‌ شلیک شد*

 

 بعد 

مورچه ها زنده‌‌گی را

 تکه تکه 

جا به جا ‌‌کردند

 

جا به جا کرده‌‌ای 

قلبت را در من 

و تنت

 چوبِ سوخت 

که دست دیگری را گرم می‌کند...

 

عزیز پاییز

شعر معاصر افغانستان 

  • کانون ادبی رازینه