شعری از حامد فایز
دوشنبه, ۶ ژانویه ۲۰۲۵، ۰۱:۲۱ ب.ظ
آفریده شدی
به دست شاعری
در دریا
و هنوز بوی ماه
تا دور دستها
از متن موجهای آبی پیرهنت
شعر میشود
وقتی بدون دهان
حرف میزنی
به "دزدان کارائیبِ"
فکر میکنم
که ساعتها آدم را
به ادامهاش
سنجاق میکند
ادامهات
رودیست
که مینوشد
تشنهگی اسپها را
و پل را به تعجب
میاندازد
پست کن
به جک اسپارو
دستهای را
که در گلوی من فرو کرده ای
تا طرح پرچم
از مد افتادهاش را
بهروز کند
چشمهایت
آن دو مروارید سیاه را
به من بفرست
که تنهایی از حدقه برون زدهام را
به دریا بریزم
حامد فاییز
زمستان ۱۴۰۳