غزلی از سخی ظفری
دوشنبه, ۶ ژانویه ۲۰۲۵، ۱۰:۵۴ ب.ظ
دلم گرفته و فکرم به هیچ کاری نیست
جهنمی که از آن راه رستگاری نیست
بدم میآید از آواز عقربه وقتی
که یک دو ثانیه جای امیدواری نیست
نگاه چهره چین چین من در آیینه
شکسته است و شکستن که اختیاری نیست
دوباره گفتهام احوال من خوش است ولی
دروغ دیده به دیده که اعتباری نیست
همین که جز به خودم اعتراض نتوانم
پذیرش خفقان است، بردباری نیست
*
چقدر شهر پر است از تردد آدم
ولی همیشه همانی که چشم داری،... نیست
سخی ظفری
شعر معاصر افغانستان