محبوب احمدی
دوشنبه, ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، ۰۹:۵۵ ب.ظ
مثلاً وقتِ رفتنت باشد... همگی انتظار در کوچه
نیمی از کولهبار در خانه، نیمی از کولهبار در کوچه
در نهایت تو میبرایی با همهی هستوبود از خانه
من و خانه چقدر تنها و چقدر بیروبار در کوچه
گرچه سخت است دوری ات اما، خوش به حالِ اقاربت بانو
که تو را بی شمار می بوسند که تو را بی شمار... در کوچه
تو بهاری و نبض هستیای! بعدِ تو هرچه هست می میرد
به جز از تک درختِ ناجو و چند دانه چنار در کوچه
لااقل تا که زنده ام بگذار عطرِ موهات در فضا باشد
لطف کن روسری سرخت را روی ناجو گذار در کوچه
می شود تا جنازه صبر کنی؟ تو نباشی دلم که می ترکد
چقدر احتمال زندگی است بعدِ یک انفجار در کوچه؟!
محبوب احمدی
شعر معاصر افغانستان