روحینا رویش
دوشنبه, ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، ۰۴:۳۸ ب.ظ
هر شب رد میشود
از شانههایم
طولانیترین امواج زلزلهی که
درزهای عمیقی در صورتم میکارد
رودی جاری میشود
به دنبالم
که اسیدترین ادامهی دنیاست
میخواهد
گونهی دیگر خودم را بپاشم
تا چشمهایم
در راه منتهی به آغوشت
گیر نکند
کم آوردهام
بیشتر از ساعتی که
نمیداند
دوازده حیوان وحشیاش را
به چه سرگرم کند
روحینا رویش
شعر معاصر افغانستان