شهیر داریوش
پنجشنبه, ۹ ژانویه ۲۰۲۵، ۰۵:۵۴ ب.ظ
من یک شناسنامهی بیارزش
در سرزمین رو به فروپاشی
زخمی و ناتوان و سر افکنده
با یک یقین رو به فروپاشی
مرده در اندرون من انسان
و پوسیده در نهاد من آزادی
من بازماندهی پدرم آدم،
تنها جنین روبه فروپاشی
یک عمر رو به قبله خطا کردن
با گریه و فریب دعاکردن
در حیرتم که سجده چه میخواهد
از این جبین رو به فروپاشی؟
من آیه آیه درخور نفرینم
من تکه تکه درخور سوزاندن
فرمان روای مملکتی ویران
در پشت زین رو به فروپاشی
ازما به یادگار نمیماند
جز خاطرات وحشت و ویرانی
جز ملتی دو دست به پیشانی
جز سرزمین رو به فروپاشی!
شهیر داریوش
شعر معاصر افغانستان