کانون ادبی رازینه

شعر معاصر افغانستان

کانون ادبی رازینه

شعر معاصر افغانستان

کانون ادبی رازینه
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

طارق ثاقب

دوشنبه, ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

همان که رفتی و رفت اختیار از دستم        

همان که سینیِ پر از انار از دستم... 

 

همان دقیقه به طور دقیق یادم نیست

به هوش آمده دیدم که یار از دستم...

 

درختِ پیری استم که موریانه زدم

درختِ پیری که برگ و بار از دستم... 

 

مگر چه کار کنم تا که بربگردی، ها؟

مگر بدون تو آید چه کار از دستم؟

 

درونِ مصرعِ بعدی "قطار" زندگی است

و من مسافرِ "رفته قطار از دست‌ام"

 

طارق ثاقب 

شعر معاصر افغانستان 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی