کانون ادبی رازینه

شعر معاصر افغانستان

کانون ادبی رازینه

شعر معاصر افغانستان

کانون ادبی رازینه
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب با موضوع «شعر افغانستان :: عفیف باختری» ثبت شده است

۰۷
ژانویه

 

شنا کردن در اندوهی‌که در 'روز بد برادر من' جاری است

نویسنده: عفیف باختری

ابراهیم امینی شاعری است بی‌قرار و گریزان از گزار‌ه‌های پرت از متن و اندیشه‌هایی که ربطی به زندگی شاعر ندارد. شعرهای این شاعر با زیست خلاقی که در متن خود دارد، رفتاری ناشیانه با تئوری‌های مصرف‌شده و متصرف شده را برنمی‌تابد. از نام چهارمین دفتر شعر این شاعر آغاز کنم که شروع خوبی است برای ورود به دنیای شعر و شخصیت شاعری که از دم دست‌ترین و ساده‌ترین تصویرها، مجموعه‌یی بسیار پیچیده و ژرف می‌آفریند. امینی شاعری است ناب، خودجوش، طبیعی و مانند هر شاعر جریان‌ساز دیگر با پوستی به کلفتی و زمختی پوست یک کرگدن. «روز بد برادر ندارد» ضرب‌المثلی است برخاسته از بستر یک تجربه‌ جمعی که با برخورد فرد گرایانه‌ امینی این گونه بازآفرینی شده است: روز بد، برادر من!

  • کانون ادبی رازینه
۰۶
ژانویه

خوشم که میگذرد عمر من شتابان تر 

خوشم که گشته زمستان من زمستان تر 

خوشم که برف فراوان نشسته بر مویم 

که با گذشت زمان میشود فراوان تر 

نخوانده فکر مرا، قصه جمع وجور نکن!

 که از گذشته شده فکر من پریشان تر

 شبی که آمده بودی به قصد کشتن من

 نگاه خشک تو را کرده بود باران تر 

پس از دویدن‌مان پابرهنه در باران 

کمی شراب زدیم و شدیم عریان تر 

شراب میخوری و میکشی پشیمانی 

پس از دو جام دگر میشوی پشیمان تر 

نبر سؤال مرا این قدر به زیر سؤال 

بیا که از تو کنم یک سؤال آسان‌تر

 مگر هراس من از سایه ام بسنده نبود؟ 

که در تو می نگرم، میشوم هراسان تر

 

 عفیف باختری 

  • کانون ادبی رازینه